غزل شماره ۱۹۱ حافظ آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند ستاره

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند . بر جای بد کاری چو من یک دم نکو کاری کند . بدکار قریب به اتفاقِ همه ما انسان‌ها هستیم که بنا به منظوری پای در این جهان گذاشتیم و زندگی فرصتی محدود به ما داده. آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند آن یار کزو خانهٔ ما جای پری بود ← آن یار کزو خانهٔ ما جای پری بود آنکه رخسار ترا رنگ گل و نسرین داد بازگشت به بالای صفحه

سید خلیل عالی نژاد _ آن کیست کز روی کرم YouTube

« غزل شمارهٔ ۱۹۱: آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند اطلاعات جمع شود / باز شود با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید. غزلی با مطلع « آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند »، غزل شمارهٔ ۱۹۱ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است. مفهوم و درون‌مایه وزن در اجراها محمود محمودی خوانساری در برنامهٔ شمارهٔ ۹ از مجموعهٔ گل‌های تازه این غزل را در دستگاهِ سه‌گاه اجرا کرده است. [۲] ترجمه‌ها در دیگر آثار هنری پانویس ↑ حافظ، دیوان حافظ، ۱۲۹. غزل شمارهٔ ۱۹۱: آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری. با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید. وزن: آن کیست کز روی کرم با من وفاداری کند بر جای بد کاری چو من یکدم نکو کاری کند گم کردم آن دلدار را شد روزگارانم چو دی وین دهشت سرمای دی ساقی بیا سازیم طی

تصنیف آن کیست کز روی کرم. با صدای هما روح افزا، اجرای گروه اورنگ YouTube

غزل شماره ۱۹۱ حافظ: آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بروزرسانی: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | زمان مطالعه: 4 دقیقه غزل شماره ۱۹۱ حافظ از زلف دراز و بلند و پر و پیچ و تاب محبوب سخن به میان می‌آورد که علامت و نشانه مو‌های بلند شاه ابواسحاق است. حافظ به دنبال یاری می‌گردد که از روی سخا با او وفادار باشد و در برابر بدکاری‌های حافظ چشم‌پوشی کرده و نیکوکاری نماید. غزل شمارهٔ ۱۰۵. صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد. ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد. آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن. دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد. پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت. معنی ابیات: كيست كه از راه و رسم جوانمردي با من وفادار بوده و در حق گناهكاري چون من يك لحظه نيكي كند. (كيست كه) اول با صداي خوشِ آواز و بانگ ني : پيغام اورا به دل من رسانيده پس از آن با ساغري شراب با من هم پياله و همراه شود از آن دلبر كه جان من از دست او به ستوه آمده و كام دلم از او روا نشد ، نمي توان نوميد بود . غزلی با مطلع « آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند »، غزل شمارهٔ ۱۹۱ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است. Oops something went wrong: 403

غزل شماره ۱۹۱ حافظ آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند ستاره

غزل شماره ۱۹۱: آن کیست کز روی کرم، با ما وفاداری کند. غزل شماره ۱۹۲: سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند؟ غزل شماره ۱۹۳: در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند دیوان حافظ از حافظ. تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی. آنکه رخسار ترا رنگ گل و نسرین داد. آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند. ←. ۱۱۲. آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند. اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند. دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از. آن ترک پری‌چهره که دوش از بر ما رفت. آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند.

علائم عفونت کرم روده یا عفونت کرمی و ۴ درمان طبیعی نت نوشت

غزلیات حافظ محمد زکی زاده در این مطلب به غزل 191 حافظ با مطلع آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم. غزل قبلی شرح غزل ۱۹۰ حافظ / کلک مشکین. آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند; سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند; در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند; سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند; غلام نرگس مست تو تاجدارانند